مسأله مهدویت، و انديشه ظهور حضرت مهدى(عليه السلام) كه به عنوان يك شخصیت ممتاز الهى، و

آسمانى، و «خاتم اوصيا» و آخرين سفير خداوند، در پايان جهان ظهور خواهد كرد، و بر سرتاسر

كره خاكى استيلا خواهد يافت، و به وسيله آن وجود مقدّس، همه مكتبهاى موجود زمان، و حكومت

هاى مقتدر جهان، و تمام نيروهاى تخريبى، و قدرت هاى اهريمنى، نابود خواهند شد، و در تمام

جهان، صلح و صفا و عدالت و امنيّت بر اساس حكومت حقّ و عدل، بر قرار خواهد گرديد، انديشه اى

است كه كليه فِرَق اسلامى آن را پذيرفته و سرسختانه از آن دفاع مى نمايند

مسأله مهدویت، و انديشه ظهور حضرت مهدى(عليه السلام) و گسترش جهانى ايمان اسرهبر لامى، و

پيروزى نهايى حق بر باطل، و استقرار كامل و همه جانبه ارزشهاى انسانى، و بالاخره تشكيل «مدينه

فاضله» و حكومت جهانى واحد، در ميان «مسلمانان» ريشه قرآنى دارد. قرآن كريم، با قاطعيّت هرچه

تمامتر، پيروزى نهايى ايمان اسلامى، و غلبه قطعى «صالحان و پرهيزكاران» بر مستكبران و زورمداران،

و كوتاه شدن دست جبّاران و ستمكاران از دامان محرومان و مستضعفان، و آينده درخشان فرزندان

انسان را، در پرتو حكومت حقّ و عدل الهى به همه مسلمانان و پيروان اديان وعده داده است

آنچه در رابطه با مسأله مهدویت و انديشه ظهور حضرت مهدى(عليه السلام)گفته شد، حقايقى است

كه سابقه اى بس طولانى داشته، و در نخستين روزهاى طلوع اسلام بر سر زبانها بوده است. و پيامبر

گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) و ائمّه اهل بيت(عليهم السلام)آنها را به عنوان نويدهاى

ظهور مهدى موعود(عليه السلام) براى اُمّت اسلامى بازگو نموده، و در كمال صراحت از ظهور مردى از

خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) كه با فرمان مدبّر جهان هستى در پايان جهان ظهور خواهد

نمود سخن گفته اند.

1 ـ ظهور حضرت مهدى(عليه السلام) از ديدگاه جامعه اسلامى

بر پژوهشگران، صاحب نظران و ارباب دانش پوشيده نيست كه مسأله مهدویت و انديشه ظهور حضرت

مهدى(عليه السلام) در آخر الزمان، يكى از مسايل بسيار حياتى اسلام، و از اعتقادات قطعى عموم

مسلمانان است، كه شيعه و سنّى در طى قرون و اعصار متمادى همه بر اين عقيده اتّفاق نظر داشته

و آن را جزء عقايد قطعى خود مى دانند.

گرچه وجود اين عقيده در اسلام به خصوص در ميان شيعيان، از مسايل بسيار حايز اهميّت، و از

اعتقادات بنيادى محسوب مى شود، و از اين رهگذر در ميان همه مذاهب اسلامى، شيعيان بيش از

همه با اين عقيده شناخته شده اند، لذا برخى از افراد ن آگاه و بى اطّلاع، يا لجوج و معاند پيوسته

كوشيده و مى كوشند تا اين عقيده را در مذهب شيعه محصور كنند، ولى هرگز عقيده به ظهور حضرت

مهدى(عليه السلام) در اسلام اختصاص به شيعه ندارد. بلكه عقيده به ظهور حضرت مهدى(عليه

السلام) مورد اتّفاق و اجماع همه مسلمين بوده، و كليّه فِرَق اسلامى در اين عقيده باهم اتّفاق نظر

دارند، و حتّى فرقه ساخته شده «وهّابيت» نيز آن را جزء عقايد قطعى و مسلّم خود مى دانند و به طور

جدّى از آن دفاع مى نمايند، و معتقدند كه: اعتقاد به ظهور حضرت مهدى(عليه السلام) بر هر

مسلمانى واجب است، و جز افراد نادان و بى اطّلاع و بدعت گزار، منكر آن نخواهند بود.

به طور خلاصه، آنچه از مجموع منابع معتبر حديثى و تاريخى شيعه و سنّى استفاده مى شود اين

است كه: مسأله مهدويّت و عقيده به ظهور حضرت مهدى(عليه السلام)يكى از ضروريات دين مقدّس

اسلام است كه منكر آن از آيين اسلام بيرون است. از اين رو، كليّه مسلمانان از شيعه و سنّى و به

طور كلّى عموم اُمّت اسلامى ـ عقيده دارند، كه بر اساس روايات وارده، ناچار بايد در آخر الزمان (و

تاريك ترين دوران تاريخ بشر) مردى از خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) به نام حضرت

مهدى(عليه السلام) ظهور كرده، بر همه كشورها مسلّط شود، و دين را تأييد بخشد، و سراسر روى

زمين را پر از عدل و داد كند، و او از دودمان پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)و از نسل حضرت

فاطمه(عليها السلام) است.

از نظر مسلمانان، مسأله «مهدویت» و عقيده به ظهور مهدى موعود(عليه السلام)يك اعتقاد عميق

دينى و مذهبى، و يكى از مهمترين و حسّاس ترين فرازهاى عقيدتى اسلامى است.

اين عقيده در اسلام و به خصوص در ميان شيعيان، از اعتقادات بنيادى و ترديد ناپذيرى است كه هيچ

گونه شك و ترديد در آن وجود ندارد.

عموم مسلمانان و به ويژه شيعيان عقيده دارند كه اعتقاد به ظهور حضرت مهدى(عليه السلام)از

ضروريات مذهب است، و اخبار و روايات مربوط به آن حضرت، از طريق شيعه و سنّى به حد «تواتر»

رسيده است.

عموم مسلمانان عقيده دارند كه ظهور مبارك مهدى موعود(عليه السلام)كه در روايات متواتر اسلامى

با اوصاف: «قُرشى، هاشمى، فاطمى، علوى، حسنى، و حسينى» معرفى گرديده، و نويدهاى ظهور

مبارك آن حضرت سالها پيش از ولادت با سعادتش از زبان مبارك پيامبر عظيم الشأن اسلام(صلى الله

عليه وآله وسلم) و خاندان پاكش(عليهم السلام) براى اُمّت اسلامى بازگو شده، يك امر قطعى و

مسلم است.

 مهدى موعود(عليه السلام) در منابع شیعه وسنی

«او، حجّت خدا، خاتم اوصيا، رهايى بخش اُمّت، مهدى، منتظر، قائم آل محمّد(صلى الله عليه وآله

وسلم)، صاحب الأمر، صاحب الزمان، عدالت گستر، بقيّة اللّه، صاحب شمشير، ظاهر كننده دين،

صالح، باعث، وارث، صاحب، خالص، صاحب الدار ( صاحب خانه ) مأمول، مؤمَّل، ( اميد آينده ) نايب،

برهان، باسط (گسترنده)، ثائر (انقلابى)، منتقم، سيّد، جابر (ترميم كننده دين)، خزينه دار علوم

الهى، امير اميران، قاتل تبهكاران، آقاى دو جهان، و امام منتظر براى تأسيس حكومت عدل الهى

است».

پدرش گنج دانش ايزدى، امام حسن عسكرى(عليه السلام)، و مادر بزرگوارش نرجس خاتون بانوى

كنيزان جهان از بيتى رفيع و خاندانى جليل است كه از امام حسن عسكرى(عليه السلام)فرزندى جز

آن آخرين حجّت خدا از اين بانوى بزرگوار نمانده است.( 2)

در سال 255 هجرى قمرى، در سپيده دم پانزدهم ماه شعبان در شهر «سامرّا» پايتخت عبّاسيان

چشم به جهان گشود.( 3) نامش، نام پيامبر محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) ـ و كنيه اش كنيه پيامبر

ابوالقاسم ـ است.

«ولادت با سعادتش از دشمنان پنهان ماند، و نام و نشانش از بدخواهان در نهان; زيرا حكومت خون

آشام وقت و دستگاه ستمگر خلافت، سخت در پى او و مشتاق يافتن و نابود ساختنش بود، و تمام

نيروى خود را در اطراف خانه امام حسن عسكرى(عليه السلام)متمركز كرده و دهها جاسوس به كار

گرفته بود، و بر هر جاسوسى، جاسوسى ديگر گمارده بود تا از ولادت ولىّ خدا حضرت بقيّة

اللّه(عليه السلام)آگاه شده، نور خدا را خاموش كند، ولى مشيّت خداوند بر آن تعلّق گرفته بود كه

حجّت خود را از گزند دشمنان حفظ كند».(4)

با شهادت پدر بزرگوارش امام حسن عسكرى(عليه السلام) در شب هشتم ربيع الاول سال 260

هجرى قمرى، بار دشوار و توان فرساى امامت بر دوش او نهاده شد، و به فرمان حكمت آميز پروردگار، از

مردم «غيبت» اختيار فرمود.( [5]


2-بحار الانوار، ج 51، ص 13

3-فصول المهمّه، ص 292

4- بحار الانوار، ج 50، ص 334،

5-بحار الانوار، ج 50، ص 334