(وأورثنا القوم الذين کانوا يستضعفون مشارق الارض ومغاربها التي بارکنا فيها وتممت کلمة ربک

الحسني علي بني اسرائيل بما صبروا ودمرنا ماکان يصنع فرعون وقومه وما کانوا يعرشون)

، (وميراث داديم به قومي که ضعيف شمرده شده بودند، خاورهاي زمين وباخترهاي آن را که مبارک

گردانيده بوديم. وتمام گرديد کلمه (ووعده) نيکوي پروردگار تو بر بني اسرائيل به سبب آنکه صبر کردند;

وويران ساختيم آنچه را فرعون وقومش مي ساختند وآنچه را که افراشته بودند.

سوره اعراف، آيه137

مسأله اي که همواره مايه اميد مسلمانان منتظر وهسته مرکزي انقلابات عليه نظامهاي استثمارگر

واوضاع ظالمانه بوده وعده الهي به پيروزي نهايي مستضعفين ومحرومين است.

با اينکه مي بينيم زورمندان واستضعاف گران، مخالفان رژيم خود را مي کوبند، در بند مي کنند، به

زندان مي اندازند، در خاک وخون مي کشند، باز هم استضعاف شدگان به پا مي خيزند ومسير تاريخ

راعوض مي کنند

فلسطيني هاي آواره واز خانه ووطن رانده شده، مي کوشند تا روز اسرائيل ورژيم فاسد نژاد پرست

صهيونيسم را ـ با اينکه قدرتهاي بزرگ دنيا پشت سرش وبلکه در کنارش، وبلکه پيش رويش ايستاده

اند واز او دفاع مي کنند ـ سياه نمايند، واو را از اراضي مقدّسه وسرزمين هائي که غصب کرده بيرون

برانند.

مسلمانان وبويژه شيعيان در طول تاريخ، علي رغم همه مشکلات ومصائب وفشارها، به دليل همين

اميد وهمين اعتقاد، سنگر مبارزه را رها نکرده مستمراً به تلاش خود ادامه داده اند.

مسأله اين است که اگر چه ما جهان ووضع جهان را در مسير هوي وهوس وآرزوهاي زير دستان واقويا

وطبقه حاکمه، وعليه ضعيفان وزير دستان وطبقه محکوم ومحروم ومظلوم ببينيم; اگر چه جريان دنيا را

به کام طبقه اي که در عيّاشي، هرزگي، هوسراني، شهوات وتجملات غرق شده ولوکس ترين زندگيها

را دارند، مشاهده نمائيم; واگر چه بسياري از مردم جهان در نهايت فقر وپريشاني، گرفتار بيماريهاي

گوناگون ومحروم از حد اقل زندگي يک انسان ـ بلکه يک حيوان که صاحب با انصاف داشته باشد ـ

باشند ووحشيانه ترين قدرتها، ملتها وجامعه ها را در زير ضربه هاي ظلم وتجاوز پامال کنند.

مع ذلک تاريخ بر مبناي سنتهاي الهي ووعده خدائي، سرانجام به نقطه اي مي رود که به نفع طبقه

محروم وزيان طبقه غاصب وحاکم است; به سوئي مي رود که در آنجا همه نسبت به حقوق متساوي

حق، برابر ومساوي ويک شکل ويک رنگ گردند وتمام رنگها وامتيازات پوچ شسته شود واز بين برود

وبرتري انسانها فقط بر اساس تقوا باشد.

ستمگران وتجاوزکاران در برابر اين وعده، مانند کسي هستند که بخواهد در جهت مخالف سيلي

 عظیم شنا کند، که هر چه قوي وشناگر باشد، سرانجام شکست مي خورد وسيل او را به پيش

رانده،وخواه وناخواه در مسير واقعي وجهت موافق سيل قرار مي گيرد، يا نابود ومعدوم مي شود.